هر کشور عضو کنوانسیون حداقل یک و حداکثر 170 تالاب خود را تالاب رامسر نامیده اند
پرندگان مهاجر دیگر به ایران نخواهند آمدموقعیت جغرافیایی خاص ایران و آب و هوای چند فصل آن باعث شده که این سرزمین مکانی برای استراحت یا مقصد خوش آب و هوایی برای این پرندگان فراهم کند؛ به طوری که ما هر ساله شاهد مهاجرت دستهجمعی انواع گونههای پرنده به کشورمان باشیم.
اهمیت موضوع، مهاجرت پرندگان و نقشی که این رویداد فصلی میتواند در جذب گردشگر، اقتصاد و سلامت جامعه داشته باشد، باعث شده تا ۱۸ اردیبهشت به نام روز پرندگان مهاجر نامگذاری شود.
در آستانه فرا رسیدن این روز، گفتوگویی با دکتر اسماعیل کهرم پرندهشناس برجسته و استاد حیات وحش انجام دادیم تا از وضعیت پرندگان کشور مطلع شویم.
اصولا چرا پرندهها مهاجرت میکنند. علت اصلی مهاجرت پرندگان چیست؟
مهمترین و اصلیترین علت مهاجرت پرندگان با تغییر آب و هوا، تامین غذاست. مثلا پرندگان مهاجر مناطق سیبری معمولا در فصل سرما به این علت مهاجرت میکنند زیرا با آغاز فصل سرد، علاوه بر یخ زدن آب، یافتن غذا نیز دشوار و کمیاب خواهد بود بنابراین پرندگان این مناطق قبل از فصل سرد تا آنجا که میتوانند اقدام به ذخیره کردن غذا در بدنشان میکنند. این ذخیره غذایی موسوم به چربی مهاجرتی در زیر پوست این پرندگان جمع و ذخیره میشود که پس از آغاز حرکت و مهاجرت، از این منبع انرژی ذخیره شده استفاده میکنند. طبق محاسباتی که انجام شده است، هر گرم چربی ذخیره شده ۳۰ کیلومتر سوخت پرنده را تامین میکند، مانند این که بگوییم ماشین در هر ۱۰۰ کیلومتر ۳ لیتر بنزین میسوزاند.
پرندگان مهاجر از چه زمانی وارد خاک ایران میشوند؟
معمولا در فصلهای مختلف، گونههای مختلفی وارد کشورمان میشوند، مثلا گونه پرندههای آبزی مانند اردک و غاز در فصل زمستان به کشور ما مهاجرت میکنند؛ زیرا این پرندگان با آغاز فصل سرد از صفحات شمالی سیبری به صفحات گرمتر زمین سفر میکنند و با آغاز فصل بهار مجددا برای زاد و ولد به سرزمین خود برمیگردند. یک دسته از پرندگان نیز با آغاز فصل بهار برای زاد و ولد به دریاچه ارومیه میآیند و با شروع فصل پاییز به مناطق آفریقایی میروند. برخی گونهها نیز با آغاز فصل پاییز وارد ایران میشوند و فصل زمستان را در مناطق گرمسیرتر و جنوبیتر به سر میبرند.
این پرندگان بیشتر به کدام نواحی مهاجرت میکنند؟
مهاجرت این پرندگان به نواحی مختلف به نوع پرنده بستگی دارد. به عنوان مثال اگر پرنده از نوع جنگلی باشد، هنگامی که از مناطق سیبری وارد ایران میشود، به سمت جنگل فندقلو یا جنگلهای گیلان، مازندران و گلستان میرود. پرندگان بیابانی نیز به مناطق بیابانی ایران میروند. انواع چکها، پری شاهرخها و پرندگان آبزی نیز باید به سمت تالابها بروند، در غیر این صورت تلف میشوند.
مثلا یک نوع پرنده آبزی که از تالاب روسیه (به نام آب) میآید، باید وارد تالاب انزلی، میانکاله یا تالاب بینالمللی ارومیه شود یا پرندگان آب چر (پرندگان فاقد پای پردهدار که بیشتر در کنار دریا و عمق ۱۰ سانتیمتری روی آب هستند) مانند لکلکها که پاهایی درازتر از جثه خود دارند، نمیتوانند در آب شنا کنند، اما باید در کنار آبها به سر ببرند.
معمولا مهاجرت پرندگان چه مدت طول میکشد؟
مهاجرت آنان به مسیر و مسافت طی شده بستگی دارد. مثلا بیشترین مهاجرت ۲۷ هزار کیلومتر است که از قطب شمال به قطب جنوب منتهی میشود. در ایران هم مهاجرتهای هزار کیلومتری داریم که مقصد پرندگان از آفریقا شروع میشود که مدتی را در دریای خزر به استراحت میپردازند و پس از آن به نواحی سیبری مهاجرت میکنند. سالانه حدود چهار میلیون پرنده وارد ایران میشود که به دلیل قرار گرفتن ایران در چهارراهی مسیرهای اروپایی و آسیایی است.
با توجه به وضع نامناسب و خشکسالی تالابها و آبگیرها و دریاچههای ایران از جمله دریاچه ارومیه و میانکاله، آیا این وضعیت بر میزان مهاجرت پرندهها تاثیرگذار نبوده است؟
صد درصد این وضع نابسامان روی مهاجرت پرندگان تاثیر گذاشته است. زمانی ما هنگام بهار ۴۰ هزار بال فلامینگو و ۲۰ هزار بال پلیکان داشتیم که برای لانهگذاری و تخمگذاری به دریاچه ارومیه مهاجرت میکردند. در کنار این پرندگان ۲۸ ـ ۲۷ نوع مرغابی، غاز، حواصیلهای مختلف و حاجیلکلکهای سفید و سیاه داشتیم که در فصل زمستان زمانی که آنجا استراحتگاه ۳٫۵ میلیون پرنده بود، مهاجرت میکردند.
برخی از این پرندگان مانند فلامینگوها و پلیکانها عادت دارند تا دو سال جوجه خودشان را با خود همراه کنند تا مسیر مهاجرت را به آنان یاد بدهند.
حال فرض کنید این نوع پرندهها پس از طی مسافت طولانی به دریاچه ارومیه میرسند و با دریاچهای خشک مواجه میشوند بنابراین باید به ناچار مسیر خود را تغییر دهند چون باید به آب برسند به همین دلیل به سمت تالابهای شادگان، خورخوران، هندروابی (یکی از جزایر خلیجفارس) یا کنارههای قشم میروند. گاهی اوقات این پرندگان به دلیل اتمام ذخیره غذایی دوام نمیآورند و در راه رسیدن به مقصد تلف میشوند. به همین دلیل گاهی در مکانهایی که حتی تالاب نیست نیز ما شاهد مرگ چند نوع از این پرندگان هستیم.مجموع این عوامل باعث شد که ما طی چند سال اخیر شاهد کاهش مهاجرت این پرندگان به کشورمان باشیم.
پرندههای بومی ایران هم مهاجرت میکنند؟
ما اصولا دو نوع مهاجرت داخلی و بینالمللی داریم. به عنوان مثال در یک نوع پرنده به نام «فیش مرغ» میتوان این دو نوع مهاجرت را دید. یک نوع از این پرندهها از روسیه به سمت خاف (اطراف مشهد) و افغانستان حرکت میکنند و زمستان را در ایران میگذرانند، اما نوع دیگر آن در غرب ایران است و مهاجرت داخلی انجام میدهند. مهاجرت داخلی یا بومی اغلب به صورت عمودی صورت میگیرد. مهاجرت عمودی از این نظر که مسافتی یا عرضی را طی نمیکنند، بلکه از ارتفاعات مثلا هزار متری به ارتفاعات ۲۰- متری میروند. به عنوان مثال پرندههای کوهی که در ارتفاعات دماوند به سر میبرند، زمانی که در آن ارتفاعها برف بیاید به دامنه کوه که گرمتر است و غذا بهتر یافت میشود؛ مهاجرت میکنند. همچنین میتوان به پرندگان دو دریاچه ارژن و پریشان اشاره کرد.
این دو دریاچه حدود ۱۲ کیلومتر با یکدیگر فاصله دارند، اما دریاچه پریشان ۱۲۰۰ متر پایینتر از دریاچه ارژن است، بنابراین هنگامی که هوا سرد میشود پرندگان به سمت دریاچه پریشان مهاجرت میکنند.
در مجموع چه عواملی حیات این جانداران را تهدید میکند؟
اولین عامل تهدید، تخریب زیستگاه است. زیستگاه جایی است که تمامی نیازهای جانور را برآورده میسازد که متاسفانه توسط عوامل انسانی این زیستگاهها رو به نابودی است.دومین عامل شکار است، متاسفانه سالانه سه میلیون پرنده به علت داشتن حدود دو تا سه کیلو گوشت سفید و سرشار بودن منبع غنی پروتئین، توسط صیادان شکار میشوند که اغلب این شکارها در فصل سرد سال انجام میشود.
مهاجرت نکردن این پرندگان چه تاثیری بر اکوسیستم میگذارد؟
مجموعه عوامل زنده (جانوران و گیاهان) و غیر زنده (هوا، خاک و آب) یک اکوسیستم را تشکیل میدهند. بنابراین وقتی عوامل زنده یک محیط حذف شود، اکوسیستمی باقی نخواهد ماند. به عنوان مثال وقتی دریاچه ارومیه را از حیات تهی کردیم یعنی پرندهها مهاجرت نکردند، چگنها خشک شدند و آریتمیها به خاطر شوری آب مردند، دیگر اکوسیستمی نداریم، بلکه شورهزاری خواهیم داشت. متاسفانه این وضعیت اکنون در دیگر تالابها مانند نیریز و بختگان و خلیج میانکاله نیز وجود دارد.
سال ۱۳۵۰ شمسی، کنوانسیون رامسر تحت عنوان کنوانسیون تالابها و پرندههای مهاجر با تلاش متفکران، جانورشناسان و بیولوژیستهای آن دوران با شرکت ۲۰ الی ۳۰ کشور با میزبانی ایران تشکیل شد. در این کنوانسیون هر کشور حداقل یک و حداکثر ۱۷۰ تالاب خود را تالاب رامسر نامیدهاند یعنی اینکه حق هیچگونه دستدرازی و تخریب به این تالابها را نخواهند داشت تا آنها را برای نسل آینده حفظ کنند. اینک مرکز این کنوانسیون در کشور ایتالیاست که با ارسال ماهوارههای سنجش از دوری به فضا و کسب اطلاعات و پردازش دادهها در این زمینه به فعالیت میپردازد و اخطار میدهد که بر فرض تالاب انزلی یا میانکاله خشک یا کمعمق شده است. این ماهوارهها مسیر مهاجرت پرندگان را مشخص نمیکنند، اما از آنجا که رابطه مستقیمی بین مهاجرت پرندگان و خشک شدن تالابها و آبگیرهاست، این ماهوارهها هنگام رصد علائم هشدار، اطلاعرسانی میکنند.
پرندگان مسیر خود را چگونه انتخاب میکنند؟
در حال حاضر علم قادر به پاسخگویی به این سوال نیست که پرندگان چگونه مسیر مهاجرتشان را تعیین میکنند، اما بیش از ۵۰ سال است که در این زمینه مطالعاتی به انجام رسیده است.
برخی از محققان اظهار میکنند که پرندگان مسیر خود را از روی موقعیت خورشید تعیین میکنند، برخی دیگر نیز معتقدند که آنان مسیر خود را از روی موقعیت ماه و ستارهها تعیین میکنند.
بعضی از آنان نیز میگویند این پرندگان مسیر خود را از روی عوارض زمینی و موقعیتهای دریاچهها و رشتهکوهها انتخاب میکنند اما سوال پیش میآید زمانی که آنان از روی اقیانوسها عبور میکنند چگونه مسیر خود را تعیین میکنند؟ زمانی که هوا ابری است و ماه و ستارهها دیده نمیشود مسیر خود را چگونه پیدا میکنند؟ در این هنگام است که علم عاجز از پاسخگویی به این مسائل است و موضوع غریزه مطرح میشود، اما حقیقت این است که غریزه چیزی را تعیین نمیکند و طرح این موضوع، یعنی سرپوش گذاشتن روی ناآگاهیهای ما، در صورتی که علم باید چرایی این مساله را بیان کند.
اگر بر فرض غریزهای ذاتی هم در جوجه وجود داشته باشد، اما با پدر و مادرش مهاجرت نکند و از چم و خم راهها آگاهی پیدا نکند، قادر به ادامه مسیر و شناسایی راه نخواهد بود. این مساله مانند این میماند که استعداد ذاتی نقاشی در فردی نهفته باشد، اما بدون تعلیم و آموزش او هرگز نقاش خوبی نخواهد شد.
آواز خواندن پرندگان نیز امری غریزی است، اما جوجه مانند یک نوار کاست است که هیچ صدایی درون آن نیست، او به محض شنیدن آواز پدر، آن آواز را ضبط میکند و خود نیز مانند پدر آوازخوان میشود بنابراین غریزه با این تعریف جایگاه و مفهوم پیدا میکند، پس اگر پرندهای مسیری را طی نکرده باشد، از کجا باید بداند در فلان مکان دریاچهای وجود دارد، اما اگر پدر و مادرش، او را در فصل مهاجرت با خود همراهی کنند، آن وقت است که اگر غریزه در او نهفته باشد، تقویت خواهد شد.
کهرم : ما مقصریم
متاسفانه تصمیمات نسنجیده این تالابها را از بین برده است. مثلا بیش از ظرفیت دریاچه ارومیه به آن سد تحمیل کردهاند.
روزی قرار بود ۷۲ سد روی این دریاچه ساخته شود که تنها با ساخت ۳۶ سد این فاجعه رخ داد و پس از آن وزیر نیرو ساخت سد را متوقف کرد.
دریاچهای که سالانه هفت میلیارد و هفت هزار میلیون مترمکعب آب دریافت میکرد.
یک میلیارد مترمکعب آب آن از باران، تگرگ و برف و نیممیلیارد مترمکعب آن از چشمهها و آبهای سطحی کوچک و ۵٫۵ میلیارد مترمکعب آن از رودخانهها تامین میشد که متاسفانه با زدن گاهی دو سد روی این رودخانهها، این دریاچهها را از ۵٫۵ میلیارد مترمکعب آب محروم کردیم و از سوی دیگر با افزایش تبخیر عمق ۱۳ متری آن را به ۱٫۵ یا دو متر رساندیم. فاجعهای که طی ۱۵ سال به انجام رسیده و موجب قطع یکمرتبه مهاجرت پرندگان شد.
پرندگان در حال انقراض
در حال حاضر ۵۵۲ گونه پرنده در ایران به ثبت رسیده است که متاسفانه برخی از این گونهها در حال انقراض یا در معرض خطر قرار دارند.
طبق تقسیمبندی اتحادیه جهانی حفاظت، پرندگان بر حسب تعداد و سلامت زیستگاهشان به هشت درجه عادی، نادر، خیلی نادر، آسیبپذیر، تهدید شده، تقریبا تهدید شده، در معرض خطر و منقرض شده تقسیم میشوند.
مثلا درنای سیبری، گیلانشاه و دالسفید در وضعیت بحرانی به سر میبرند.
دال سفید؛ پرندهای است که به اعتقاد زرتشتیان پس از مرگشان برای رفتن به بهشت باید از پوست و گوشت آنها تناول کنند.
این پرنده بیشتر در نواحی سیستان و بلوچستان یافت میشد که ناگاه با شیوع ویروسی از بین رفتهاند و هماکنون براساس آمار تخمینی حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد از این پرندگان در ایران یافت میشود، اما وضع این پرندگان در هندوستان و پاکستان بد نیست و در وضعیت بحرانی به سر نمیبرند.
دیگر پرندگان نیز مانند اردک سرسفید ممکن است فقط در ایران کم یافت شوند، اما در ترکیه و اروپا کمیاب نباشند. درنای سیبری نیز که در نواحی سیبری یافت میشود، در ایران پیدا نیست و ممکن است سالی یک یا دو مورد از آنان در فریدونکنار دیده شود، اما در کشور چین جمعیت ۴۰ هزار تایی آنان پیدا شده است.
همچنین غاز پیشونی سفید، عقاب ماهیخوار و عقاب شاهی هم جزو طبقهبندی آسیبپذیرها هستند و زاغ بور نیز که تنها در کشور ایران یافت میشود و در هیچ کجای جهان یافت نمیشود، در طبقهبندی آسیبپذیرها قرار دارد، اما به دلیل اینکه در کویر خارتوران یافت میشود و منطقه بیابانی است، در این ناحیه جمعیت خوبی دارد و زیستگاهش در معرض خطر نیست.
فرزانه صدقی